500 تومن !!!!
علم رياضي تو خونه ي ما زياد پيشرفت نكرده،هنوز به ۵۰۰ تومن
ميگن:پــــــــــــــــــــــــونصدتومن؟؟!!!
****************************************************
****************************************************
اين مادر كه همراه چند همسايه در برابر قضات ايستاده بود، گفت: پسرم از روزي كه صدايش دورگه شده است فكر ميكند بزرگ شده، ديگر نه به حرفهاي من و نه پدر پيرش گوش ميدهد. چند سالي هم است كه دست رويمان بلند ميكند و با هر بار مخالفت ما، شروع به داد و فرياد و كتك زدنمان ميكند.
اوايل براي حفظ آبرويمان صدايمان در نميآمد، خيلي وقتها هم با شروع داد و فريادهايش، به خواستهاش عمل ميكرديم تا دست رويمان بلند نكند.اما اين رفتار ما باعث شد او راحتترين راه براي رسيدن به خواستهاش را كتك زدن ما بداند و هرچه كه ميخواهد، با زور بازو از ما بگيرد.
با همين روش ماهي چندصد هزار تومان پول باج ميگيرد و خرج خودش و رفقايش ميكند، اما اين بار تقاضاي شش ميليون و 500 هزارتومان پول براي خريد موتور كرده است كه واقعاً در توانمان نبود بپردازيم البته اگر هم داشتيم براي خريد موتور به او پولي نميداديم.
به محض اينكه مخالفتمان را به زبان آورديم، به جانمان افتاد و هر دويمان را زير مشت و لگدهايش گرفت. هرچه هم اصراركرديم، توجهي نكرد و به كارش ادامه داد.پدرش كه بيهوش شد، او را رها كرد و دوباره بهسمت من كه روي زمين افتاده بودم، حمله كرد؛ آنقدر لگد به من زد كه دندهام شكست.
با جيغهايم، همسايهها پشت در خانه آمدند. به هر زحمتي كه بود، خودم را به در رساندم و آن را به رويشان باز كردم. آنها نجاتمان دادند. هر دويمان را به بيمارستان رساندند و راديو گرافي نشان داد سه دندهام شكسته است و نياز بهعمل جراحي دارم. حال همسايههايم را بهعنوان شاهد نزدتان آوردهام تا از رنج چندين سالهام برايتان بگويند و فكري به حال زندگيمان كنيد.
از شما ميخواهم به شديدترين صورت ممكن با پسر ناخلفمان برخورد كنيد حتي اگر لازم است وي را به زندان بيندازيد. باور كنيد حتي به ديدنش هم نميروم، اما سختترين مجازات را خودم برايش در نظر گرفتم و عاقش كردم.
بنابر اين گزارش، قضات شورا اين پسر جوان را احضار كردند تا اقدامهاي اجتماعي و قضايي را در خصوص وي انجام دهند